صحبت آغازین
در دنیای امروز، ورزش تنها به رقابت در میدان محدود نمیشود، بلکه به آیینهای تمامنما از وضعیت اجتماعی، فرهنگی و حقوقی جوامع بدل شده است. یکی از مهمترین موضوعاتی که طی سالهای اخیر توجه رسانهها، سازمانهای بینالمللی و افکار عمومی را به خود جلب کرده، بحث حضور زنان در ورزشگاهها و استادیومهای ورزشی ایران است. ما در این مقاله، تلاش کردهایم با نگاهی جامع و تحلیلی، ریشههای تاریخی، چالشهای فرهنگی و حقوقی، و البته نقش تأثیرگذار نهادهایی چون فیفا را در روند این تغییر اجتماعی بررسی کنیم. امیدواریم این نوشتار، گامی در جهت آگاهیبخشی، گفتوگو و پیشرفت جمعی باشد.
۱. پیشینه تاریخی حضور زنان در ورزشگاههای ایران
۱.۱. دوران قاجار و پهلوی اول در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی اول، ورزشهای سنتی مانند چوگان و بزکشی در حضور زنان و مردان بهصورت تفریحی برگزار میشد. حضور رسمی زنان در ورزشگاههای اختصاصی مردانه مرسوم نبود، اما گزارشهایی از تماشای بازیهای سنتی در برخی مراسم محلی و خانوادگی وجود دارد.

۱.۲. دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ (پهلوی دوم) با تأسیس باشگاههای مدرن و ساخت ورزشگاههای سرپوشیده و روباز، فوتبال و بسکتبال به ورزشهای ملی بدل شدند. زنان طبقه متوسط و بالای شهری فرصت یافتند تا در کنار مردان به تماشای مسابقات لیگ و بازیهای ملی بنشینند؛ هرچند معمولا جایگاههای جداگانه یا ردیفهای بالایی برای آنها در نظر گرفته میشد.
۱.۳. پس از انقلاب ۱۳۵۷ تا اوایل دهه ۱۳۸۰ انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ و جهتگیری فرهنگی نوین، محدودیتهای گستردهای بر حضور زنان در اماکن عمومی از جمله ورزشگاهها اعمال کرد. گرچه در قوانین مدون منع صریحی نیامد، دستورالعملهای اجرایی و بخشنامههای وزارت ورزش و جوانان و نیروی انتظامی، خرید بلیت و ورود زنان را دشوار ساخت.
۱.۴. نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ تا پیش از ورود فیفا رشد شبکههای اجتماعی و انتشار ویدئوهای زنان پشت درِ ورزشگاهها، توجه عمومی را به تبعیض جنسیتی در ورزشگاهها جلب کرد. فعالان مدنی و رسانههای مستقل با تمرکز بر این موضوع، خواستار شفافسازی و تغییر قوانین ضمنی شدند.
۱.۵. ورود فیفا به مسأله حضور زنان در ورزشگاه های ایران در اوایل سال ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ میلادی)، فدراسیون جهانی فوتبال (FIFA) رسماً با مکاتبه با فدراسیون فوتبال ایران اعلام کرد که محروم کردن زنان از حضور در مسابقات بینالمللی مغایر با اصول اساسنامه فیفا است. فیفا در نامه خود به این نکات اشاره کرد:
تعهد ایران به رعایت برابری جنسیتی مطابق قانون فیفا و اساسنامه کنفدراسیون فوتبال آسیا.
هشدار مبنی بر احتمال اعمال تحریم یا تعلیق فدراسیون فوتبال ایران در صورت ادامه محرومیت زنان.
پیشنهاد همکاری فنی و مشاورهای از سوی گروه حقوقی و آموزشی فیفا برای اصلاح ضوابط داخلی.
این مداخله فیفا، پس از گذشت چند ماه با تهدید به اعمال جریمههای مالی و محرومیتهای بینالمللی، مسئولان ایران را وادار به صدور مجوزهای آزمایشی کرد. در نتیجه، چند هزار نفر از زنان در مسابقات مقدماتی جام جهانی و جام ملتهای آسیا اجازه ورود یافتند. این گام نخست، زمینه را برای مذاکرات بعدی باز کرد.

۲. مبانی حقوقی و چارچوب قانونی
۲.۱. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصل ۲۱ قانون اساسی بر برابری همه افراد در برابر قانون تأکید دارد، اما در عمل، تفسیر این اصل کمتر در حوزه جنسیتی بهکار رفته است. برای تحقق این اصل لازم است حقوق اساسی زنان در اسناد پاییندستی و آییننامهها لحاظ شود.
۲.۲. سیاستهای کلی نظام و اسناد بالادستی سیاستهای کلی برنامه توسعه ششم (۱۳۹۶–۱۴۰۰) و سند چشمانداز ۲۰ ساله، بر توسعه متوازن فرهنگی و اجتماعی و مشارکت زنان در تمام عرصهها تأکید دارند. با این حال، آییننامههای اجرایی دستگاههای ورزشی با تاخیر این سیاستها را در بخش حضور زنان در ورزشگاه ها منعکس کردند.
۲.۳. تعهدات بینالمللی: کنوانسیون CEDAW ایران، علیرغم امضای کنوانسیون رفع همهجانبه تبعیض علیه زنان (CEDAW)، پروتکل الحاقی را تصویب نکرده است. طبق ماده ۵ این کنوانسیون، اعمال هرگونه قواعد و آداب عرفی مبتنی بر تفکیک جنسیتی باید اصلاح شود. فشار فیفا نیز با استناد به این تعهد بینالمللی موجب اساسیتر شدن بحث حقوقی شد.
۳. موانع فرهنگی و اجتماعی
۳.۱. نگرشهای محافظهکارانه و فقهی تفاسیر محافظهکارانه از آداب شرعی، مخلوط شدن زن و مرد در فضاهای عمومی را ممنوع اعلام کردهاند. این نگرش، غالباً با هدف «حفظ عفاف» و «کرامت زن» توجیه میشود.
۳.۲. ترس از بینظمی و اختلاط نامناسب ورزشگاهها محیطهایی پرفشار و پرهیجان هستند و مسئولان نگران رفتارهای خارج از اخلاق عمومی—از جمله فحاشی یا برخورد فیزیکی—هستند. این نگرانی در نبود نیروی آموزشدیده برای مدیریت جمعیت زن تقویت میشود.

۳.۳. ضعف زیرساختهای فیزیکی اکثر استادیومهای ایران فاقد ورودی، پارکینگ، سرویس بهداشتی و جایگاه تفکیکشده برای زنان هستند. نبود امکانات پایه، عملاً حضور زنان در ورزشگاه ها را با دشواری مواجه میکند.
۴. ابعاد امنیتی و انتظامی
۴.۱. طراحی پروتکلهای ویژه ورود و خروج اجرای نمایشی صدور بلیت الکترونیکی، بازرسی و کنترل ورودی جداگانه و نظارت هوشمند میتواند تضمینی برای امنیت زنان باشد.
۴.۲. آموزش و حساسسازی نیروی انتظامی و حراست برگزاری دورههای تخصصی در زمینه حقوق زنان و مدیریت جمعی، لازمه برخورد حرفهای و مناسب با تماشاگران زن است.
۵. نقش رسانهها و فضای مجازی
۵.۱. پوشش خبری منصفانه و مستندسازی پخش گزارشهای تصویری از حضور موفق زنان در ورزشگاههای ایران و جهان و انعکاس نظرات کارشناسان ورزشی و حقوق بشری، موجب تغییر افکار عمومی خواهد شد.

۵.۲. کمپینهای آنلاین و مشارکت رهبران فکری جریانهای مدنی در شبکههای اجتماعی میتوانند با راهاندازی هشتگها، انتشار مصاحبه و فراخوانهای عمومی، فشار لازم برای اصلاح ضوابط را ایجاد کنند.
۶. تجربه کشورهای منطقه و جهان
۶.۱. عربستان سعودی (۲۰۱۸–تا کنون) پس از فشار فیفا و تغییرات سیاستگذاری داخلی، بخش خانوادگی در استادیومها راهاندازی شد و اکنون زنان آزادانه به مسابقات ملی و باشگاهی دسترسی دارند.
۶.۲. امارات و قطر این کشورها با سرمایهگذاری در زیرساخت و تبلیغات هماهنگ با ارزشهای اسلامی، خانوادهها را مخاطب اصلی مسابقات قرار دادهاند.
۶.۳. ترکیه و آذربایجان با سابقه سکولار و اسلامی یکپارچه، این کشورها از ابتدا اجازه حضور همزمان زنان و مردان را داده و تجربه موفقی در جذب تماشاگران زن دارند.
۷. فرصتها و مزایا
۷.۱. تعمیق مشارکت اجتماعی حضور زنان در ورزشگاه ها ، پیوند میان نسلها و اقشار مختلف را تقویت و فضای خانوادهمحور ایجاد میکند.

۷.۲. رونق اقتصادی و گردشگری ورزشی افزایش فروش بلیت، خدمات رفاهی و جذب گردشگران ورزشی میتواند درآمدزایی قابل توجهی برای شهرها و باشگاهها به همراه داشته باشد.
۷.۳. ارتقاء جایگاه بینالمللی ایران اجرای تعهدات بینالمللی و پاسخ مثبت به درخواست فیفا، تصویر ایران را در مجامع جهانی ارتقاء میدهد و از فشارهای حقوق بشری میکاهد.
۸. راهکارهای عملی و پیشنهادی
۸.۱. بازنگری در ضوابط اجرایی فدراسیونها با مشارکت فیفا همکاری تخصصی و مشاورهای فیفا برای تدوین آییننامههای برابریمحور و نظارت بر اجرای آن ضروری است.
۸.۲. احداث جایگاههای خانوادگی استاندارد طراحی معماری مدرن و تفکیکشده شامل ورودی، نشیمن و امکانات خدماتی مستقل برای زنان و همراهانشان.
۸.۳. آموزش مستمر مسئولان و نیروهای حراست دورههای ترکیبی حقوق بشر، روانشناسی جمعی و مدیریت بحران برای کلیه دستاندرکاران ضروری است.
۸.۴. کمپینهای رسانهای مشترک با چهرههای ورزشی استفاده از حمایت ستارههای فوتبال و ورزشکاران زن برای ترویج حق حضور زنان در ورزشگاه ها .
۸.۵. رصد و ارزیابی مستمر فرآیندها تشکیل کمیته مشترک وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال، نمایندگان زنان و کارشناسان حقوقی برای نظارت بر اجرای سیاستها و ارائه گزارش دورهای.
نتیجهگیری
ورود تماشاگران زن به ورزشگاههای ایران، علاوه بر تأمین حق طبیعی و قانونی آنها، فرصتی طلایی برای تقویت پیوند اجتماعی، توسعه اقتصادی و ارتقاء جایگاه بینالمللی کشور است. مداخله فیفا و استفاده از سازوکارهای بینالمللی، ضریب اجرایی این تغییر را افزایش داده و اکنون زمان آن رسیده است که با همافزایی نهادهای داخلی و جهانی، محدودیتهای باقیمانده برداشته شود. با اجرای دقیق راهکارهای مطرحشده در این مقاله، میتوان آیندهای را متصور شد که زنان ایرانی، بدون هیچ مانعی، در ورزشگاهها حضور یابند و از شور و هیجان رویدادهای ورزشی لذت ببرند.

صحبت پایانی
از اینکه تا پایان این مقاله همراه «بت لند 90» بودید، صمیمانه سپاسگزاریم.
آنچه در این نوشتار ارائه شد، تنها بخشی از مسیری است که جامعه ایرانی در جهت تحقق برابری، احترام به حقوق انسانی و گسترش نشاط اجتماعی طی میکند. بیتردید، ورود زنان به ورزشگاهها نه فقط یک مطالبه فردی، بلکه نشانگر بلوغ اجتماعی و فرهنگی کشور است. ما در «بت لند 90» بر این باوریم که با تعامل سازنده، گفتوگوهای شفاف و همکاری میان نهادهای داخلی و بینالمللی، میتوان افقهایی روشنتر برای حضور فعال همه اقشار جامعه در میادین ورزشی ترسیم کرد.
تا تحلیل بعدی، پر امید و آگاه بمانید.
با احترام
تیم خبری بت لند90