مقدمه
فوتبال تنها یک بازی ۹۰ دقیقهای نیست؛ دنیایی پیچیده، پرهیاهو و سرشار از روایتهاست. در این دنیای بزرگ، رسانهها نقش اساسی در شکلگیری ذهنیت عمومی نسبت به بازیکنان، مربیان و حتی ساختارهای مدیریتی فوتبال ایفا میکنند. رسانه در فوتبال جایی برای رشد یا سقوط بازیکنان است: اگر روزگاری ستارههای فوتبال تنها در زمین چمن و با هنرشان شناخته میشدند، امروز رسانهها – از تلویزیون گرفته تا شبکههای اجتماعی – میتوانند یک بازیکن جوان را در عرض چند هفته به «ابرستاره» تبدیل کنند یا همان بازیکن را با تیترها و حاشیهسازیهای بیرحمانه به نابودی بکشانند.
این پرسش کلیدی مطرح میشود: آیا رسانهها در مسیر بازیکنسازی حرکت میکنند یا بیشتر به سمت بازیکنسوزی پیش میروند؟
برای پاسخ به این سؤال باید لایههای مختلف ارتباط فوتبال و رسانه را بررسی کنیم؛ از نقش تاریخی رسانهها در معرفی بازیکنان تا تاثیر شبکههای اجتماعی، از بازیکنانی که رسانهها آنها را به قله رساندند تا کسانی که زیر فشار رسانهای سقوط کردند.
رسانه و فوتبال؛ پیوندی ناگسستنی
از همان روزهای نخست که فوتبال بهعنوان یک ورزش مردمی شناخته شد، رسانهها به آن توجه نشان دادند. روزنامهها در قرن بیستم اولین ابزار معرفی قهرمانان فوتبال بودند. گزارشهای مکتوب و عکسهای سیاهوسفید نخستین روایتها از بازیکنان افسانهای را ساختند. بعدها با ورود رادیو و تلویزیون، دایره نفوذ رسانهها گستردهتر شد و فوتبال به یک پدیده جهانی بدل گردید.
در عصر دیجیتال، شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای آنلاین به این رابطه بُعدی تازه بخشیدند. اکنون هر بازیکن نهتنها در زمین بلکه در فضای مجازی هم در معرض قضاوت است. رسانهها دیگر فقط نقش «بازتابدهنده» ندارند، بلکه «سازنده» یا حتی «ویرانگر» هم شدهاند.
بازیکنسازی رسانهها؛ قهرمانپروری یا بادکنکهای توخالی؟
۱. معرفی استعدادهای ناشناخته
رسانهها بارها باعث دیده شدن بازیکنانی شدهاند که شاید در شرایط عادی هیچگاه فرصت بروز پیدا نمیکردند. در واقع رسانه در فوتبال جایی برای رشد یا سقوط بازیکنان است و نقش گزارشگران، تحلیلگران و خبرنگاران در برجسته کردن استعدادهای جوان غیرقابل انکار است؛ آنها میتوانند بازیکنان را در معرض توجه باشگاهها و هواداران قرار دهند.
مثلاً در بسیاری از کشورها، اولین بار رسانهها بودند که بازیکنان نوجوان را به فوتبال حرفهای معرفی کردند. نمونههای بارز آن در فوتبال اروپا و آمریکای جنوبی دیده میشود. بسیاری از ستارههای امروزی در ابتدا تنها به واسطه گزارشهای رسانهای مورد توجه قرار گرفتند.
۲. خلق اسطورههای فوتبالی
گاهی رسانهها با روایتهای جذاب، یک بازیکن را فراتر از واقعیت نشان میدهند. آنها از او «قهرمان ملی» یا «نماد امید» میسازند. این فرایند در کوتاهمدت میتواند به سود بازیکن باشد و او را به چهرهای مردمی تبدیل کند. اما همین قهرمانسازی اگر بدون پایه فنی باشد، زمینهساز سقوط نیز خواهد شد.
۳. برندینگ و شهرت جهانی
بازیکنان برای موفقیت در فوتبال مدرن نیازمند برند شخصی هستند. رسانه در فوتبال جایی برای رشد یا سقوط بازیکنان است و با پوشش گسترده، تبلیغات و ساختن روایتهای مثبت، بازیکن را به یک برند جهانی تبدیل میکند. رونالدو و مسی نمونههای روشن این روند هستند که البته استعداد و تلاش فردیشان با پشتیبانی رسانهها ترکیب شد و یک برند بیرقیب ساخت.
بازیکنسوزی رسانهها؛ فشار، حاشیه و سقوط
اگرچه رسانهها میتوانند قهرمان بسازند، اما همان اندازه قدرت تخریب دارند. «بازیکنسوزی» اصطلاحی است که بهخوبی نقش منفی رسانهها را نشان میدهد.
۱. فشار روانی
یک بازیکن جوان وقتی با تیترهای بزرگ «پله جدید» یا «مارادونای آینده» معرفی میشود، زیر فشار روانی قرار میگیرد. بسیاری از این بازیکنان به دلیل توقعات سنگین هواداران و رسانهها نمیتوانند عملکرد طبیعی خود را نشان دهند و دچار افت میشوند.
۲. حاشیهسازی
رسانهها عاشق حاشیهاند. زندگی شخصی بازیکنان، روابط عاطفی، سبک پوشش و حتی پستهای شبکههای اجتماعی آنها، سوژههای داغ رسانهای هستند. گاهی یک خبر شایعهوار میتواند مسیر حرفهای یک بازیکن را تغییر دهد. نمونههای فراوانی وجود دارد که بازیکنان بهجای تمرکز بر فوتبال، ناچار به پاسخگویی به شایعات شدند و همین موضوع به افت آنها انجامید.
۳. بیرحمی در قضاوت
وقتی یک بازیکن در چند بازی عملکرد ضعیفی داشته باشد، رسانهها میتوانند او را به «بازیکن بیاستعداد» یا «تمامشده» تبدیل کنند. رسانه در فوتبال جایی برای رشد یا سقوط بازیکنان است و این نوع قضاوتها نهتنها بر روحیه بازیکن تأثیر منفی میگذارد بلکه گاهی اعتماد مربی و باشگاه را هم نسبت به او از بین میبرد.
مثالهای واقعی از بازیکنسازی و بازیکنسوزی
بازیکنسازی
کریستیانو رونالدو: رسانههای پرتغالی و سپس انگلیسی از او تصویری از یک پدیده خارقالعاده ساختند. این توجه رسانهای فرصتهای بزرگی مثل انتقال به منچستریونایتد را برایش فراهم کرد.

کاکا: رسانههای برزیلی با روایتهای مثبت از زندگی مذهبی و شخصیت متین او، تصویری الهامبخش ساختند که به محبوبیت جهانیاش کمک کرد.

بازیکنسوزی
آدریان موتو (رومانی): رسانهها ابتدا او را ستاره آینده فوتبال اروپا معرفی کردند اما با پررنگ کردن حاشیههای شخصی و مشکلات انضباطی، تصویر او را نابود کردند.

ماریو بالوتلی: استعداد درخشانش زیر سایه تیترهای پرحاشیه و رفتارهایش در رسانهها دفن شد. رسانهها او را بیش از آنکه بهعنوان فوتبالیست بشناسند، بهعنوان «حاشیهساز» معرفی کردند.

نقش شبکههای اجتماعی در بازیکنسازی و بازیکنسوزی
شبکههای اجتماعی بعد تازهای به این بحث دادهاند. امروز بازیکنان خودشان رسانهاند. آنها با یک پست اینستاگرامی میتوانند میلیونها نفر را تحتتأثیر قرار دهند.
بازیکنسازی: یک ویدئوی کوتاه از مهارتهای یک نوجوان میتواند در عرض چند روز او را به شهرت جهانی برساند.
بازیکنسوزی: یک توییت اشتباه یا یک عکس جنجالی میتواند به سرعت اعتبار بازیکن را خدشهدار کند. رسانهها و کاربران بیوقفه این اشتباهات را بازنشر میکنند و بازیکن زیر فشار روانی میسوزد.
نقش مربیان و باشگاهها در برابر رسانه
مربیان و مدیران باشگاهها باید هوشمندانه با رسانهها تعامل کنند. آنها میتوانند با مدیریت درست، بازیکنان را از آسیبهای رسانهای دور کنند. برای مثال:
محدود کردن حضور بازیکنان جوان در مصاحبهها تا زمانی که تجربه کافی پیدا کنند.
ایجاد تیمهای رسانهای حرفهای برای مدیریت اخبار و حاشیهها.
آموزش روانشناسی رسانه به بازیکنان برای مواجهه با فشارها.
فوتبال ایران و رسانهها؛ بازیکنسازی یا بازیکنسوزی؟
در فوتبال ایران رسانهها نقش دوگانهای داشتهاند. بارها استعدادهای جوان تنها با چند بازی خوب بهعنوان «ستاره آینده» معرفی شدند اما در ادامه به دلیل فشار رسانهای یا حاشیهها نتوانستند مسیر طبیعی پیشرفت خود را طی کنند.
نمونههای متعددی از بازیکنان جوان وجود دارد که با تیترهای پرزرقوبرق رسانهها به شهرت رسیدند اما در عرض چند سال از سطح اول فوتبال محو شدند. در مقابل، رسانهها گاهی با نادیده گرفتن برخی استعدادها باعث شدند آنها دیرتر از موعد شناخته شوند.
جمعبندی
رسانهها شمشیری دولبهاند. آنها میتوانند استعدادها را معرفی و تقویت کنند، اما همانقدر هم توانایی تخریب و نابود کردن بازیکنان را دارند. رسانه در فوتبال جایی برای رشد یا سقوط بازیکنان است و تفاوت بازیکنسازی و بازیکنسوزی در نحوه تعامل رسانهها با واقعیت مشخص میشود. اگر رسانهها با تحلیل منصفانه، دوری از اغراق و تمرکز بر پیشرفت واقعی بازیکنان حرکت کنند، میتوانند نقش سازنده داشته باشند. اما اگر اسیر هیجان، تیترهای جنجالی و شایعهسازی شوند، بازیکنسوزی نتیجه اجتنابناپذیر خواهد بود.
سخن پایانی
در دنیای امروز فوتبال، رسانهها نهتنها تماشاگر بلکه بازیگر اصلی هستند. مسئولیت رسانهها بسیار سنگین است؛ چراکه آینده یک بازیکن و حتی سرنوشت یک تیم میتواند به تیترها و روایتهای آنها گره بخورد. ما در بتلند۹۰ باور داریم که رسانه باید یار فوتبال باشد نه دشمن آن. حمایت آگاهانه از استعدادها، نقد منصفانه و پرهیز از حاشیهسازی میتواند فوتبال را به جایگاهی برساند که در آن بازیکنان فرصت شکوفایی واقعی داشته باشند.
دوستان عزیز، همانطور که دیدیم رسانهها میتوانند پلی برای پیشرفت بازیکنان باشند یا مانعی بزرگ بر سر راه آنها. رسانه در فوتبال جایی برای رشد یا سقوط بازیکنان است و اینکه کدامیک رخ دهد، به شیوه عملکرد رسانه و البته مدیریت باشگاهها و مربیان بستگی دارد. ما در مجله خبری بتلند۹۰ بر این باوریم که فوتبال نیازمند نقد منصفانه، حمایت آگاهانه و دوری از حاشیهسازی است. امیدواریم رسانههای ورزشی با رویکردی مسئولانه، مسیر را برای رشد استعدادها هموار کنند و شاهد روزهایی باشیم که فوتبال، هم در ایران و هم در جهان، با درخشش بازیکنان واقعی زیباتر از همیشه بدرخشد.
پایدار باشید
با احترام: تیم خبری مجله بتلند90